تعطیلات عید فطر
امروز رفته بودیم با مادرم و مادر بزرگم و خاله هام پارک...
بعد هم دایی رضام و خانومه گلش مهناز جونم بهمون ملحق شدن و مبینا و مهرزاد کوچولو...
مهرزاد کوچولو الان کوچولوترین فرده فامیلمونه الان تقریبا 3/5 ماهه هست ....
مهرزاد هم یه شلوار لی و پیرهن مردونه و پاپوش خوجل پوشیده بود میخواستم قورتش بدم شیطون بلا رو
.
پارمیس و مهسا هم تو زمین بازی هر کدوم سمته یه چیزی میدویدن و اصلا هماهنگ نبودن نتونستم عکس دونفره ازشون بندازم برای همین تکی ازشون انداختم
.
.
اخر شب هم خسته اومدیم خونه به خیاله اینکه اخییییییییییش الان پارمیس میخوابه زود میزاره ماهم استراحت کنیم تا در کمدش رو باز کردم گفت:
.
خوشل نانای
یعنی اون لباس خوشگلمو بده میخوام برقصم
هیچی دیگه خانوم لباسه پرنسسیشو پوشیده ویه کم برامون رقصید تارضایت داد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی