کودکانه پارمیس و نادیا
پنجشنبه خونه عمو پارمیس مهمون بودیم خیلی زحمت دادیم دستشون درد نکنه
پارمیس اماده شده بره خونه عمو رضا.....
.
.
جمعه هم با عمه پارمیس رفتیم پارک
جاتون خالی کله پاچه درست کردیم و بردیم
پارمیس و نادیا هم خوششون اومده بود
.
.
.
اها اینم بگم یه بچه کوچولو جلوتر از پدرش اومد سمت پارمیس و نادیا منم پیششون بودم یه هو بچه هه بدو رفت سمته باغچه پدرش هم دور وایساده بود من پریدم بچه رو بگیرم نیفته
ولی همچین پارمیس ناراحت شد و گریه سوزناکی کرد که چرا رفتی سمته اون بچه
دلم کبااااااااااااب شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی