پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

دختر نازم پارمیس

سیب زمینی و ماست!!!

1392/11/6 15:48
نویسنده : مامان
165 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب داشتم سیب زمینی سرخ میکردم برای پارمیس هم ریختم تو بشقاب تا بخوره پیش باباش نشسته بود باباییش هم بیشتر سیب زمینی ها رو میخورد بعد بهش میگفت پارمیس برو به مامان بگو بهت سیب زمینی بده

پارمیس هم بشقاب به دست میومد اشپزخونه میگفت مام مام بعد بشقابو نشونم میداد یه چیزایی هم شبیه سیب زمینی میگفت منم براش میریختم تو بشقاب و بشقابو دستش میگرفت میرفت پیشه باباش و این رویه چند بار ادامه داشت

 

خبر ماستی!!!:

دیشب سر سفره ماست بود پارمیس هم گیر داده بود هی میگفت ام ام یعنی بده بخورم از قبل هم بیسکویت مادر داده بودم میخورد چون هیچ اتفاقی نیافتاده بود و ازمایشش هم خوب بود شوهرم گفت بزار بدیم بخوره منم میگفتم نه نه ولی یه حسی درونم میگفت بزار بخوره

بعد به اندازه یه نخود ریختم رو قاشق غذاش خورد خیلی خوشش اومد اون لحظه اشک تو چشمام اومد گفتم یعنی میشه راحت بشیم از شر این الرژی...........

تا صبح هم نگران بودم گفتم الان دلش پیچ میخوره نصفه شبی جیغش میره هوا اما خدارو شکر خوب خوابید

تا چند روز صبر میکنم ببینم واکنش تاخیری نداشته باشه یه وقت بعد دوباره بهش میدم

.

******************خدایا همه بچه هارو سلامت نگه دار******************

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شادی
8 بهمن 92 22:06
خیلی خوشحال شدم عزیزم. خدا رو صدهزار مرتبه شکر. هر شب به همین انداره بهش بده تا کم کم عادت کنه
مامان
پاسخ
شادی جون فعلا نمیدم چون واقعا نمیدونم شیگلا بود یا ماس یا هردو با هم